سلام علی آل یاسین
ما منتظران رخوت و ترديديم
در پيله ی تن ، به عافيت پيچيديم
بی معرفتی از اين عيان تر مولا ؟
گفتيم « بيا » و جمعه ها خوابيديم
—————————————————–
جمعه ياد آور همان روزيست كه رفتى
همان غروبى كه أشك را با چشمانم پيوند زدى
چشم هایم اما ابر باران زایی ست
که جمعه به جمعه روی
حریق تنهایی ام می بارد…
—————————————————–
سکوت شب…
آدمی رایادتنهای عالم
می اندازد
تنهای عالمم…
دوستت دارم
اللهم عجل لولیک الفرج