دختر پیامبر و رسول خدا در عمر کوتاه خود ، اثر بزرگی بر جا گذاشت و ایشان بزرگترین زن تاریخ است و زنان تاریخ هیچ یک به منزلت دختر پیامبر نمی رسند دختری که فقط 18سال عمر کرد ، بنابراین دخترهای جوان هم می توانند عظمت بیا فریند و دختر ها باید از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله
موضوعات: بدون موضوع, زنان
لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-02-26] [ 06:04:00 ب.ظ ]
جايگاه زن در نهج البلاغه(6)
نگاهي به انديشه رهبر معظم انقلاب در موضوع زنان:
ايشان در يک جا مي فرمايد:ما معتقديم زنان در هر جامعه سالم بشري قادرند و مي بايد فرصت پيدا کند که در حد سهم خود تلاش و مسابقه خويش را در پيشرفتهاي علمي و اجتماعي و سازندگي و اداره اين جهان به عهده گيرند از اين جهان به عهده گيرند. از اين جهت ميان زن و مرد هيچ تفاوت نيست هدف از آفرينش هر فرد انسان عبارت از همان هدف افرينش بشريت است يعني رسيدن به کمال بشري…فرقي هم بين زن و مرد نيست نشانه اش در درجه اول فاطمه زهرا عليها السلام و در درجه بعد ديگر زنان بزرگ تاريخ است.(1)
من تعجب مي کنم که چرا بشريت همواره درباره مسآله زن و مرد کج فکر کرده است و مي خواهد در مقابل اين بايستد. شما از تبليغات انبيا که بگذريد در همه برداشتها و تحليلها وتفکرات بشري، جايگاه زن و مرد جايگا ه غلطي است و نسبت زن و مرد، نسبت غلطي است، حتي در تمدنهاي خلي بلند پايه دنياي باستان مثل روم يا ايران…امروز هم که دنياي غرب مي خواهد آن عقب افتادگي بسيار ملامت انگيز خود را در مسأله زن جبران کند، طور ديگري جبران مي کند. تصور من اين است که آنها جانب مفاهيم انساني زن را تحت الشعاع مسايل تبليغاتي و سياسي و اقتصادي قرار مي دهند.(2)
ايشان در ذيل آيه «ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امراة فرعون».(3)
مي فرمايد:اين جا، جاي سؤال است که مرد هم بود. حالا يکي را مرد و يکي را زن مثل مي آورد. نه، در همه قرآن وقتي که مي گويد:
«ضرب الله مثلاً للذين آمنوا»يا «ضرب الله مثلاً للذين کفروا»در هر دو مورد از زنان مثال مي آورد. آيا اين به اين معنا نيست که ما بايد از ديدگاه اسلام به برداشت و روش و فهم غلط را از مسأله زنان تصحيح کند.(4)
در ذيل آيه«و من آياته ان خلق لکم من انفسکم»(5)مي فرمايد:از جمله نشانه هاي قدرت الهي اين است که براي شما انسانهاي [زن و مرد]از نوع خودتان از جنس خودتان همسراني قرار داد. براي شما مردان، زنان را؛ و براي شما مردان را …«من انفسکم»جنس جداگانه اي نيستند، در دورتبه جداگانه نيستند همه يک حقيقتند، يک جوهر و يک ذاتند. البته در خصوصيات با هم تفاوتهايي دارند چون وظيفه شان دوتاست[اشاره به اينکه ماهيت حقيقي انساني در هر دو يکي است، ليکن به لحاظ جايگاه حقوقي که متاثر از کالبد مادي و جايگاه طبيعي است و دو جنس مخالفند با هم تفاوتهايي در بعضي موارد دارند.]و در «لتسکنوا اليها»مي فرمايد:مرد براي پيدا کردن آرامش به زن در محيط خانواده احتياج دارد و زن هم براي يافتن آرامش به مرد در محيط خانواده احتياج دارد…طبيعت الهي زن و مرد طبيعتي است که برايزن و مرد رابطه اي را فيما بين آنها به وجود مي آورد که آن رابطه، رابطه عشق و مهرباني است«مودة و رحمت»اگر اين رابطه تغيير کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکيت کرد، اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه کرد اين ظلم است که متاسفانه خيلي ها اين ظلم را مي کنند د ر محيط بيرون خانواده هم همينطور است… .(6) در انديشه حضرت امام خميني (ره)هم مطالب خاص زنان در اصلاح ساختار انديشه فردي و اجتماعي فراوان است که اختصاراً فقط به گوشه اي از آن اشاره مي شود :«اين انديشه که جايگاه زن در نظامهاي اجتماعي و در نظامهاي اجتماعي و در محيط زندگي آن چنان که شايسته بانوان است، تبيين گردد؛ يکي از ضروري ترين کارهاي دوران ماست زيرا به اعتقاد ما اين کار تا کنون انجام نشده.»(7)
موضوعات: بدون موضوع, زن نهج البلاغه
لینک ثابت
[دوشنبه 1397-02-24] [ 12:45:00 ب.ظ ]
ساختمان جسمانی بدن مرد خشن تر و درشت تر است و ساختمان بدن زن ضعیف تر است و از نظر قدرت زن ها ضعیف ترند . از نظر روحی : زن و مرد در این جهت نیز تفاوت دارند . بدین معنی که بعضی خواسته ها که در انسان وجود دارد در زن قوی تر در مرد ها ضعیف تر است .
مثلا : در انسان غرایزی وجود دارد به نام حب اولاد (علاقه به فرزند ) ، این غریزه هم در زن وهم در مرد وجود دارد و در زن قوی تر است طوری که یک زن ، با کمال میل و رغبت شبی را بدون خواب برای راحتی فرزندش سپری میکند ..مرد داری این احساس هست اما در درجه رغبت کمتر ا
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1397-02-22] [ 11:41:00 ب.ظ ]